بانک و نظام بانکی، یکی از پایه­ های اصلی مالی و اقتصادی هر جامعه ­ای به حساب می ­آید. این نظام، در تمام جوامع دارای قوانین خاص خود است. وقتی ما، درباره یک جامعه­ی اسلامی صحبت می­کنیم، طبیعتا انتظار می­رود تمامی بخش­های آن جامعه، از جمله نظام بانکی، طبق قوانین اسلام سامان یافته و فعالیت کنند.

در این راستا، لازم است به قوانین اسلام و نظر افراد صاحب نظر رجوع شود تا قوانین صحیح به دست بیایند. بنابر آن­چه گفته ­شد، در نوشتار زیر، به نظرات سه تن از علمای جمهوری اسلامی، امام خمینی، رهبری و شهید مطهری درباره بانک و بانک­داری در نظام اسلامی می­پردازیم.
 

بانک­داری پس از انقلاب اسلامی ایران

مفاهیمی چون حق، عدالت و برابری، در تمام فرهنگ­ها اموری شریف و محترم هستند و طبعا در دین اسلام که کامل­ترین دین شمرده می­شود، این احترام مشهودتر است و تاکید بیشتری بر اجرای این اصول وجود دارد. بانک­، یکی از مصادیق امور مالی و اقتصادی جدید است که تمام جهان از آن بهره­ مند می­شوند و نظام اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست. اما بانک­داری در ایران اسلامی، چه تفاوتی با کشورهای غیراسلامی دارد و آیا این تفاوت­ها، مزیت به حساب می­ آیند؟

پس از وقوع انقلاب 57 در ایران، امام خمینی، رهبر وقت ایران، دستور اسلامی نمودن تمام جامعه را صادر نمود. از آن­جایی که نظام بانـکی یکی از شریان­های مهم اقتصـادی کشور بود، می­بایست مطابق اصول اسـلام ســامان می­یافت. عقیده امام خمینی درباره بانک­داری ایران را می­توان در یک جمله بیان کرد: «باید این بانک‌هایی که در ایران هست متحول‏ ‏بشوند، از صورت طاغوتی که رباگیری و رباخواری است به صورت اسلامی، ان شاءالله.» (1)

بنابراین، هدف، رهایی از سیستم بانکی رباخواری و شکل گیری یک نظام بانکی اسلامی و عدالت­محور در ایران بود، اما در این زمینه، مسائلی چون معاملات اسلامی و قرض الحسنه نیز مطرح شده است. حال در ادامه، به نظرات امام خمینی، رهبری و شهید مطهری در این زمینه می­پردازیم.
 
نظرات امام خمینی درباره نظام بانکی
با توجه به اهمیت ربا در اسلام، بیشترین تاکید امام خمینی حول محور این موضوع بود و در این زمینه گفته­اند: «سیستم بانک‌داری به این وضعی که الان در ایران هست این وضع، وضع طاغوتی است. ربا در اسلام حرام است، در قرآن اعلام به حرمت شده است. کسی که ربا بخورد، ربا بگیرد، در اسلام، در قرآن گفته شده است که جنگ با خدا می‌کند. این سیستم باید متحول بشود. سیستم بانکی باید عوض شود.» (1)



بنابراین، پیش از هرچیزی باید کلیت نظام بانکی تغییر می­کرد و تبدیل به بانک­داری اسلامی می­شد. در بانکداری ربوی سپرده های اشخاص، که اصل آن از طرف بانک تضمین و به نسبت مدت، مبلغی اضافه بر اصل به صاحبان سپرده پرداخت می شود، و همچنین اعتبارات بانکی که در آن‌ها اضافه بر اصل مبالغ اعتبار، نسبت به مدت اعتبار بهره دریافت می گردد، برگشت به قرض کرده و مبلغ اضافه، ربا محسوب می‌شود که طبق آیه صریح قرآن، حرام است.

در این نحوه بانک­داری، بانک‌ها با پرداخت بهره، جلب سپرده کرده و با توزیع سپرده، بهره دریافت می دارند؛ و برای تضمین تسهیلات اعطائی وثیقۀ کافی می گیرند و خارج از کم و کیف و شرایط بازار، بدون قبول خسران و زیان فقط به معاملات پولی می پردازند. در نتیجه فعالیتهای آن‌ها مبتنی بر بهره (ربا) است که در قرآن و روایات زیادی حرمت ربا اعلام شده است. (2)

همانطور که دیدیم، در بانک­داری غیر اسلامی علاوه بر ربا، چیزی به نام بهره نیز وجو دارد. امام درباره بهره نیز نظر خود را اعلام کرده و آن را خلاف انصاف دانسته ­است. سخن ایشان در این رابطه، این است: «اصلاً بهره از پول، یک امری است بسیار خلاف انصاف و خلاف انسانیت، یک پولی آن جا گذاشته اند، بعد از این پول نه کاری، نه چیزی، یک چیزی درآورند و بدترین انواع استثمار همین رباست که در مقابل هیچ، خود پول که هست و در مقابل هیچ بزاید، بهره بردارد.

در اسلام، این البته به هر صورتش حرام است... بهره برداری از این نقود و از پول به هیچ وجه در اسلام جایز نیست. از جهتی که یک همچون بانک اسلامی که مبنایش بر این باشد که بهره در کار نباشد و ربا در کار نباشد این یک خدمت بزرگی است به جامعه و به اسلام.» (2)

بالاخره، در سال 1362، قوانین جدیدی برای بانک­داری اسلامی به تصویب رسیده و از سال 63، به اجرا درآمدند. این قوانین، طبق سخنان امام و قوانین اسلام بوده و آثار بسیاری بر جامعه داشتند. (2)

از دیگر مواردی که به دستور امام وارد بانک داری اسلامی شد، انواع سرمایه­ گذاری بود. در بانک­داری اسلامی، 4 نوع سرمایه گذاری کوتاه مدت، بلندمدت، قرض الحسنه جاری و پس انداز وجود دارد. در نوع مدت دار، منافع حاصله از معاملات بانک‌ها، بین بانک و سپرده گذار، متناسب با مدت و مبلغ سپرده‌های سرمایه گذاری، پس از وضع سپرده‌های قانونی، تقسیم خواهد شد. بنابراین، سپرده‌های سرمایه گذاری کوتاه مدت و بلند مدت به شرح فوق در سود بانک سهیم هستند.(2)

حساب­های قرض­ الحسنه، مشخصۀ اصلی و انحصاری نظام بانکداری اسلامی است و در کتب و روایات اسلامی در مورد انجام این سنت پسندیده سفارش‌ها و تأکیدهای متعددی شده است.

حضرت امام گفته اند: «قرض الحسنه از اعمال بسیار خوب است و بهتر از همین طور پول دادن است و نکته اش هم، شاید یکی از نکته هایش هم این باشد که در قرض الحسنه فعالیت دنبالش هست... آن کسی که قرض می کند و موظف است که [پس] بدهد، این به فعالیت می افتد که در وقت خودش بتواند قرضش را ادا کند؛ و بعد هم [با] مازادی که پیدا کرده است ادامه بدهد به کار خودش.

لکن آن کسی که نشسته کنار کوچه و از مردم چیزی می خواهد، آن هیچ وقت در فکر این نیست که یک کاری بکند؛ برای این که دیگر مُطالِبی ندارد، کسی نمی آید از او مطالبه کند که این که گرفتی بده. قرض بسیار اهمیت دارد و قرض الحسنه بسیار اهمیت دارد.» (2)

این نوع حساب­ها، در جهت به کار گیری پول و سرمایه در کار و فعالیت شکل گرفته­اند و هدف آن­ها، رشد جامعه با کمک سرمایه­های مردم است.
 
نظرات رهبری درباره بانک­داری

طبعا رهبری، با آن­چه امام خمینی درباره اصول کلی بانک­داری گفته­اند، موافق و هماهنگ است، زیرا نظری غیر نظر اسلام در این زمینه وجود ندارد. اما با گذر زمان، برخی ابهام ها در بانک­داری اتفاق می­افند که نیازمند نظری قاطع و صریح و البته کارشناسانه است.


نظر آیت­ الله خامنه­ ای راجع به بانک­داری، همان سیستم اسلامی و در واقع بدون رباست، اما باید دید که نظر ایشان، درباره­ی وام­های رایج، سودهای کلان، و معاملات خاص بانکی چیست؟

به طور کلی، رهبری هرگونه معامله به صورت ربا را حرام می­دانند و حتی در این زمینه، نیازی به اجازه­ی حاکم شرع نیز وجود ندارد. ربا، چه به نام بانکداری اسلامی باشد چه به هر نام دیگری، چه طرف قرارداد مسلمان باشد، چه غیرمسلمان، حرام است و فرد اجازه ورود به چنین معاملاتی را نداشته و اگر وارد شود، دچار گناه شده­ است. (3)



نکته دوم، در باب سرمایه­ گذاری­ها و سودهای بانکی ­است. در رابطه با سرمایه­گذاری، آنچه شبهه برانگیز است، سود اینگونه سرمایه­گذاری­هاست، زیرا فرد از نوع فعالیت بانک، بی­اطلاع است. آیت­ الله خامنه­ ای معتقد هستند سود اینگونه سرمایه­گذاری­ها، به علت جهل در نوع فعالیت، حلال است و مشکلی ندارد. (3) اما اگر این پول، به صورت پس­انداز بوده و فعالیتی با آن انجام نشود، دریافت سود آن، همان مصداق ربا بوده و حرام است. (4)

در نهایت، به مسئله سود وام­ها می­رسیم، آیا این سود­ها، همان مصداق رباست؟ یا با آن متفاوت است؟ رهبری، در این رابطه می­گویند: «اگر این مطلب صحیح باشد که آنچه که بانک‌ها براى ساخت یا خرید مسکن و امور دیگر به مردم مى‏ دهند به عنوان قرض است، شکى نیست که گرفتن بهره در برابر آن شرعاً حرام است و بانک حق مطالبه آن را ندارد، ولى ظاهر این است که بانک‌ها آن را به عنوان قرض نمى ‏دهند بلکه عملیّات بانکى از باب معامله تحت عنوان یکى از عقود معاملى حلال مثل مضاربه یا شرکت یا جعاله یا اجاره و مانند آن است.

به‌طور مثال بانک با پرداخت قسمتى از هزینه ساخت خانه در ملک آن شریک مى‏شود و سپس سهم خود را با اقساط مثلاً بیست ماهه به شریک خود مى‏فروشد و یا آن را براى مدت معیّنى و به مبلغ خاصى به او اجاره مى‏دهد در نتیجه این کار و سودى که بانک از این قبیل معاملات بدست مى‏آورد، اشکال ندارد و این نوع معاملات ارتباطى با قرض و بهره آن ندارند.» (4)
 

نظرات شهید مطهری درباره بانک­داری

شهید مطهری، کتابی با نام  «مسئله ربا و بانک» دارند که در آن، مفصلا به فلسفه حرمت ربا پرداخته شده ­است که در اینجا­، خلاصه­ای از آن بیان می­شود. شهید مطهری، طی مباحثاتی که با سایرین، در زمینه­ی بانک­داری اسلامی و قوانین آن داشته­اند، چند مسئله را در زمینه حرمت ربا مطرح می­کنند:

اولا، به نقل از مهندس بازرگان، ربا نوعی استثمار و بهره­ کشی ­است و ظلم به حساب می­ آید. از آن­جایی که ظلم در اسلام جایز نیست، پس ربا نیز حرام است. اما دلیل این حرام بودن چه می­تواند باشد؟ موارد بعدی، به ذکر علت می­پردازند. (5)

دوما، شهید مطهری، به نقل از شهید بهشتی می­گویند: «سرمایه نمى‏تواند تولید سود کند.» در واقع، این سخن بیانگر این است که سرمایه به خودی خود، سودزایی ندارد، بلکه باید وارد کاری شود، مثلا در کشاورزی به کار گرفته شود و سودی دهد. در این صورت، سرمایه شریک سود و زیان با هم است، اما اگر صاحب سرمایه، تنها به صرف سرمایه­اش ادعای سود کند، در واقع درخواست ربا کرده و کارش خلاف شرع است. (6)
 


سوما، ربا، نوعی قرض است و قرض، سود ندارد! شما فکر کنید کتابی را به دوستتان قرض می­دهید، آیا توقع دارید پس از یک هفته، او دو کتاب به شما برگرداند؟

این بیان ساده ­ای از رباست! خود شهید مطهری در این زمینه می­گویند: «در مضاربه، سرمایه از ملک صاحب سرمایه خارج نشده. ملک اوست و در جریان است.

اگر سود دارد، در سود سهیم است. زیان هم اگر دارد متوجه اوست و به عامل مربوط نیست. اما طبیعت قرض این است که من تملیک به شما مى‏کنم به ضمان، یعنى مال خودم را تملیک مى‏کنم به شما و عهده شما را مدیون خودم قرار مى‏دهم. از همان ساعتى که تملیک کردم، وجود عینى آن مال ملک شماست نه ملک من.

و به همین دلیل زیانى که بر این مال وارد مى‏شود، بر شما که قرض گیرنده هستید وارد است و اگر به من بگویید پولى که به من دادى تلف شد و از بین رفت، خواهم گفت به من مربوط نیست؛ مال من نبوده، من الان از عهده تو طلبکار هستم. همین دلیل که ضمانش بر عهده مقرض نیست، سودش هم- اگر سودى داشته‏ باشد- از مقرض نیست، یعنى از ملک قرض دهنده خارج شده و در ملک قرض گیرنده وارد شده.» (6)

نظر اصلی شهید مطهری، همین مسئله اخیر است و سایر مسائل را موضوعات حاشیه­ای در حرمت ربا می­داند و در این زمینه می­گویند: «به عقیده ما اشتباه بزرگ همین است. در این طرز بیان (اشاره به استدلال سایر فق‌ها) به اصطلاح، منفعت داشتن پول که یکی از ارکان رژیم سرمایه‌داری است مفروض شده است و فرض شده که با اینکه پول فی حد ذاته منفعت مشروع دارد ولی شارع به ملاک و مصلحت دیگری جلو این منفعت مشروع را گرفته است.

در واقع این آقایان تصدیق کرده‌اند که «انما البیع مثل الربا» ولی می‌گویند در عین مثلیت لااقل از نظر مشروعیت منافع، خداوند بیع را حلال و ربا را حرام کرده است، در صورتی که از هیچ روایتی استفاده نمی‌شود که للاجل قسط من الثمن.» (7)
 

نتیجه­ گیری

همان­گونه که خواندیم، تفاوت بانک­داری اسلامی و غیراسلامی، در مسئله ربا و انواع سود است و امام خمینی و رهبری و شهید مطهری، هرسه اکیدا بر این موضوع تاکید دارند و آن ­را خط قرمز بانک­داری اسلامی می­دانند.

بنابراین، در نظام اسلامی، هرگونه ربا حرام است، خواه به اسم بانک اسلامی باشد یا نباشد، و بانک اسلامی بودن، بر حرمت ربا سرپوش نمی­گذارد.

پی نوشتها

  1. www.imam-khomeini.ir
  2. www.banksepah.ir
  3. www.portal.anhar.ir
  4. www.farsi.khamenei.ir
  5. www.mortezamotahari.com
  6. www.tasnimnews.com
  7. www.ketabrah.ir